بلاخره..
خداروشكر وبلاخره سجا ديگه از حموم نميترسه
حالا ادامه مطلب ميگم چطور ورجك مااز حموم نميترسه
عزيزم خداروشكر از حموم نميترسي اگه يادت ميادقبلا پست
گذاشته بودم كه خيلي از حموم ميترسي
اما از اون روزي كه برا اولين بار رفتي حموم بدون جيغ
داد رو اصلا يادم نميره
برگشته بوديم از درياومثل هميشه سجا خيس وخاكي بود
ماهم ديرمون شده بودبرا اماده كردن افطاري ماماگفت به
داداش
ببرتت حموم رفتين شمادوتا منم ميگم به
ماماصداسجادرنميادچرا؟؟
رفتيم ديدم باجه قهقه وخنده هاي داري حموم ميكني اصلا
باورمون نشد
اخه نميدونم داداش چيكار كردكه نترسيدي فك كنم بازي
ميكردباهات
البته داداش اولين باربودش حمومت ميكرد
حالاديگه همش ميگي ابجي سارابريم حموم
اينم داستان تو حموم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی