سجاجونمسجاجونم، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 18 روز سن داره
ابجيابجي، تا این لحظه: 29 سال و 8 ماه و 30 روز سن داره

ابجي گلم*سجاجوون*

بلاخره..

1393/5/16 15:25
نویسنده : ابجی سجا
1,878 بازدید
اشتراک گذاری

خداروشكر وبلاخره سجا ديگه از حموم نميترسهخسته

 

 

حالا ادامه مطلب ميگم چطور ورجك مااز حموم نميترسهخندونک

عزيزم خداروشكر از حموم نميترسي اگه يادت ميادقبلا پست

 

گذاشته بودم كه خيلي از حموم ميترسي

 

اما از اون روزي كه برا اولين بار رفتي حموم بدون جيغ

 

داد رو اصلا يادم نميره

 

برگشته بوديم از درياومثل هميشه سجا خيس وخاكي بود

 

ماهم ديرمون شده بودبرا اماده كردن افطاري ماماگفت به

 

داداش

 

 

ببرتت حموم رفتين شمادوتا منم ميگم به

 

ماماصداسجادرنميادچرا؟؟سوال

 

رفتيم ديدم باجه قهقه وخنده هاي داري حموم ميكني اصلا

 

باورمون نشدهیپنوتیزم

 

اخه نميدونم داداش چيكار كردكه نترسيدي فك كنم بازي

 

ميكردباهات

 

البته داداش اولين باربودش حمومت ميكرد چشمک

 

حالاديگه همش ميگي ابجي سارابريم حموممتنظر

 

اينم داستان تو حموم 

 

نظرات (56)

مامان عليرضا
16 مرداد 93 16:26
خدا رو شکر که دیگه از حموم نمیترسه این دختر گلمون. دست داداش مهربون هم درد نکنه که زحمت کشید و این مشکل رو حل کرد
مهزاد مامان عرفان
16 مرداد 93 22:23
افرين به دخمل بندري . دختر دريا كه نبايد از اب بترسه. عزيزم افريييييييييييييييييييييييييييييين
نیلوفر
17 مرداد 93 10:45
کجایی کم پیدایی؟
خاله ی رادین
17 مرداد 93 11:03
سلام سجا جوووونی..... مطلب جدید برا رادین گذاشتم منتظرتونم بااجی جون بیا وبمون تا با نظراتتون خوش حالمون کنید مرررررررسی خاله جونی افرین خاله حموم که ترس نداره قربونت بشم
مامانِ بهار
17 مرداد 93 15:38
آفرین خانومی ماشالله دیگه بزرگ شدی
آبجی
17 مرداد 93 21:43
سلام خیلی خوب بود که از حموم میترسید البته به نظر من چون داداشیه من اگه اجازه بدیم روزی سه چهار بار میره حموم به زور از رفتن به حموم منصرفش میکنیم.آخه نمیدونین که عاشقه حمومه.
ابجی سجا
پاسخ
سلام ممنون الان سجاهمينطور هس همش ميكه بريم حموم
مریم(پرنیاوبردیا)
17 مرداد 93 22:45
آفرین عزیزمممممممممممممم.... بزن دست قشنگ رو به افتخار سجا جون
مریم(پرنیاوبردیا)
17 مرداد 93 22:46
مامان آنیسا
18 مرداد 93 7:25
عاطفه مامان ستیا
18 مرداد 93 11:53
عزیزممممممممم عافیت باشهچه دخملمون بدون عینک خوشتل تر تر تر تررررررررههههههههههههههه
ابجی سجا
پاسخ
ممنون
مهربون
18 مرداد 93 13:26
عزیزززززززم.... بزرگ شده سجا خانوووم دیگه از حموم نمیترسه
ابجی سجا
پاسخ
بله
ღايـــليـــــــــا شاهـــزاده كوچولوي مامان و باباღ
18 مرداد 93 17:10
هووووووووووووووووووووررررررررراااااااااااااااااااااااااااااا
ღايـــليـــــــــا شاهـــزاده كوچولوي مامان و باباღ
18 مرداد 93 17:12
آیا میدانستید،آلبالو هم جز خانواده گیلاسه،فقط چون شوهر نکرده ترشیده؟؟!!! نه خدایی میدونستید؟؟ من برم سراغ اکتشافات بعدیم
ღايـــليـــــــــا شاهـــزاده كوچولوي مامان و باباღ
18 مرداد 93 17:13
برای روزهای خوبت دعا میکنم... روزهای خوب تو ربط عجیبی دارند به حال خوب من...
♥مامان عطيه و بابا امير♥
18 مرداد 93 17:18
بخوان دعای فرج رادعا اثردارد دعاکبوترعشق است که بال وپردارد بخوان دعای فرج راکه یوسف زهرا زپشت پرده غیبت به مانظردارد بچه ها بیاین حداقل روزی یه بارم که شده دعای فرج رو بخونیم. شاید همین دعا ها بتونه ظهور آقامونو نزدیک کنه... اللهم عجل لولیک الفرج
ღايـــليـــــــــا شاهـــزاده كوچولوي مامان و باباღ
18 مرداد 93 17:18
شونه آدم که هیچی...... یه شونه تخم مرغ پیدا نمیکنیم سرمونو بذاریم روش گریه کنیم.
ღايـــليـــــــــا شاهـــزاده كوچولوي مامان و باباღ
18 مرداد 93 17:19
آدم توی این سایتای دانلود موزیک که میره حس میکنه رفته حفاری نفت! باید چند کیلومتر بری پایین تا به اصل مطلب برسی
ღايـــليـــــــــا شاهـــزاده كوچولوي مامان و باباღ
18 مرداد 93 17:20
احساسات آدم کانال تلوزیون نیست که هروقت دلت خواست عوضش کنی!!! توی زندگی واقعی نمیشه از این کانال به اون کانال پرید....!! (مهدی سلوکی-سریال ستایش)
ღايـــليـــــــــا شاهـــزاده كوچولوي مامان و باباღ
18 مرداد 93 17:20
خدايا بابت هر شبي كه بي شكر تو سر به بالين نهادم بابت لحظات شادي كه به يادت نبودم بابت هرگره كه به دست تو بازشد و من به شانس نسبتش دادم بابت هرگره كه به دستم كور شد و مقصرتورا ميدانستم مرا ببخش...
ღايـــليـــــــــا شاهـــزاده كوچولوي مامان و باباღ
18 مرداد 93 17:20
از حکیمی پرسیدند:چرا از کسی که اذیتت می کند انتقام نمی گیری؟ با خنده جواب داد: آیا حکیمانه است سگی را که گازت گرفته گاز بگیری؟
ღايـــليـــــــــا شاهـــزاده كوچولوي مامان و باباღ
18 مرداد 93 17:21
دقت کردین توی تبلیغ پودر ماشین لباسشویی وقتی لباس رو از ماشین در میارن لباس اتو شده است!!!!!!!!!!!
♥مامان عطيه و بابا امير♥
18 مرداد 93 17:22
یه روز داشتم تو خیابون راه میرفتم که یهو یه مرده با یه فِراری زرد خوشگل اومد...همه چشما بهش دوخته شده بود...همه زیر لب ازش تعریف میکردن که ناگهان...یه پیرزن اومد دست تکون داد براش فکر کرد یارو تاکسیه...هیچی دیگه در حالی ما داشتیم اونجا آسفالت گاز میزدیم اون مرده هم کم کم داشت محو میشد
ღايـــليـــــــــا شاهـــزاده كوچولوي مامان و باباღ
18 مرداد 93 17:22
داشتن یه حامی ؛ شیرین ترین چیز تو زندگی آدمه ! چه زن باشه ، چه مرد..... چه آشنا ، چه غریبه ! چه خانوادت ؛ چه دوستت ! کاش آدما اینو بفهمن ...
آبجی
18 مرداد 93 20:48
سلام ممنون که میای ونظر میزاری.راتی سبزده سال دارم بالای وبلاگ داداشم سن من هم هست.
مامان عالمه
19 مرداد 93 12:17
خداروشکر.عافیت باشه عزیز خاله به ما هم سر بزن
مامان سمین
19 مرداد 93 14:12
سلام ابجی خانم.افرین سجا جون وافرین به داداش.ایشالا حموم زیارت حموم دانشگاه حموم عروسیت عزیزم
ابجی سجا
پاسخ
سلام خاله جون
الناز لاله
19 مرداد 93 16:02
الناز لاله
19 مرداد 93 21:12
افرین دختر خوب وناز مهیارم از حموم میترسید ولی با بازی درست شد حالا هروقت میگیم بیا بریم حموم از همه زودتر اماده هست کلمه ای که بجای حموم میگه (اب شنا)
ابجی سجا
پاسخ
الهي فداش
ღايـــليـــــــــا شاهـــزاده كوچولوي مامان و باباღ
19 مرداد 93 22:42
ی دختر خاله دارم خیلی به حیوونا علاقه داره...چن وقت پیش ی جوجه تیغی پیدا کرده بود بعنوان فرزندخونده قبولش کرد...یعنی اینقدی که این به جوجه تیغیه رسیدگی میکنه،اگه به سایر اعضای خونوادش رسیدگی میکرد الان پری مهربون فامیل لقب گرفته بود... والااااااااا...فک وفامیله ما داریم... بدتر از خودم نابود تشریف دارن... تازه میخواد دانشجو هم بشه... اصلا یه وضعیه که نگو...
ღايـــليـــــــــا شاهـــزاده كوچولوي مامان و باباღ
19 مرداد 93 22:43
بیاید اعتراف کنیم که هممون منتظر یه روزی هستیم که از اون روز به بعد همه چیزمون درست میشه و میره رو برنامه از ویژگیهای اون روز: صب ساعت 8 بیداریم صبونه رو کامل میخوریم کارا رو با برنامه انجام میدیم ....... . . شب ساعت 11 میخوابیم ((:
ღايـــليـــــــــا شاهـــزاده كوچولوي مامان و باباღ
19 مرداد 93 22:43
مورد داشتیم دخـــدره ناخونش شــیـکـسـته . . . . . . با چسب 1 .2 .3 چسبوندش|: ب جون خودم دیدم ک میگما؟؟؟؟
ღايـــليـــــــــا شاهـــزاده كوچولوي مامان و باباღ
19 مرداد 93 22:45
عشق مثل پنیر میمونه زیادش آدمو خنگ میکنه تا حالا هم کسی از بی پنیری نمرده!!
ღايـــليـــــــــا شاهـــزاده كوچولوي مامان و باباღ
19 مرداد 93 22:45
یه عده از ادما هستن که اگه تو یه ماشین اخرین سیستم بشینن و براشون "سیستم گرمایشی " گرمکن صندلی "گرمکن فرمون"گرمکن لور دنده"و... رو روشن کنی تا گرمشن باز میگن: ((( ولی بخاری پیکان یه چیز دیگست)))
ღايـــليـــــــــا شاهـــزاده كوچولوي مامان و باباღ
19 مرداد 93 22:46
انسان های بزرگ برای رسیدن به مقاصد خود تمامی پل های پشت سر خود را خراب میکنند تا هر وقت کم آوردند راه برگشتی نداشته باشند و برای رسیدن به هدف خود دیگری را فدا نمی کند، اما انسان های کوچک هیچ گاه به دنبال هدفی بزرگ نمی روند اما بازهم سعی در از پا انداختن دیگران دارند...
ღايـــليـــــــــا شاهـــزاده كوچولوي مامان و باباღ
19 مرداد 93 22:47
سرعت نت ایران اینقدر کمه که تا بخوای مخ یکی رو بزنی از یکی دیگه خوشت میاد ... خلاصه ملت عوضی نیستنااا سرعت نت کمه !!!
ღايـــليـــــــــا شاهـــزاده كوچولوي مامان و باباღ
19 مرداد 93 22:47
بعضیا فک میکنن با خیلیااااام.... خیلیام فکر میکنن با بعضیااااام.... قشنگیش اینه که من موندم و تنهاییام...!!
ღايـــليـــــــــا شاهـــزاده كوچولوي مامان و باباღ
19 مرداد 93 22:48
اشتباه نکن... من زمان خوشیات باهات نبودم چون با من بودی خوش بودی!!!
ღايـــليـــــــــا شاهـــزاده كوچولوي مامان و باباღ
19 مرداد 93 22:50
نمیدونم بچها اسم ده نودیارو چی گذاشتن .یکیشون رو صندلی جلوی ماشین جیش کرد میگم چرا نگفتی جیش دارم میگه اینجوری بهتر ه دیگه مامانی میره پشت میشینه جام راحتر میشه.من که در تربیتش کوتاهی نکردم .یه وقت فکر نکنید دختر خودمهااااااااااااااااااااا
ღايـــليـــــــــا شاهـــزاده كوچولوي مامان و باباღ
19 مرداد 93 22:51
به جون خودم این حقیقته بامادر آبجیم رفتم بیرون خرید (واسه اونا خریده واسه من حمالیه) وسط خیابون یه دفعه آبجیم پرتم کرد جلو ماشین مردم حالامن تیزوبزم زود در رفتم لهم نکنه (خداخیرش بده اون راننده رو بهمون فحش نداد) وقتی رسیدم بهش ظل زدم تو چشاش میگم مگه مرض داری بچه؟ میگه نه میگم چرا این کارو کردی ؟ میگه میخواستم بمیری دیه اتو بگیرم خرج کنم منم کم نیاوردم گفتم بچه جون من اگه بخوام بمیرم تورم با خودم میکشم برگشته میگه بهتر پولا میرسه به مامان بابا اونا جای ما حال می کنن دیگه تو این مرحله کم آوردم جوابشو ندادم بابایکی منو توجیع کنه ایناکین؟چین؟ازکجااومدن؟
ღايـــليـــــــــا شاهـــزاده كوچولوي مامان و باباღ
19 مرداد 93 22:51
آقا اصلا فرض بر اینکه ستایش شناسنامه بچه هاشو 20 سال گذاشته بوده تو صندوقچه درشم قفل بوده،این که دلیل نمیشه بچه ها اون قفلرو نشکونن تا ببینن اون تو چیه؟! ما بودیم تا الان مامانه صد بار جای شناسنامه هارو عوض کرده بود،نه بابا اصلا سوزونده بودشون
مامان سمانه
20 مرداد 93 1:17
آفرین ب سجا خانم ک دیگه از اب بازی نمیترسه آفرین عزیزم راستی عزیزم تو بچه ی شمالی ؟واس خاطر دریا گفتم؟؟؟ آخه منم شمالیم ؟تو حالا کجای شمال
مامان رویا
20 مرداد 93 15:22
آفرین به دخترگلمون
پرستش
20 مرداد 93 16:42
ممنونم که به من سرزدید
ابجی سجا
پاسخ
خواهش
مامان پریسا
20 مرداد 93 18:44
افرین دختر خوب
آجی محمدمهدی
20 مرداد 93 19:36
ناب ترین دعاهایم رابرتارخورشیدوعرش کبریا به ودیعه میگذارم تا همای سعادت برزندگیتان لانه کند؛ازخداچیزی را برایتان میخواهم که جزخدا درباورهیچ کس نگنجد...
آجی محمدمهدی
20 مرداد 93 19:38
عزیزم ممنون که درخواست تبادل لینک منو قبول کردی.با افتخارلینک شدی.
ابجی سجا
پاسخ
خواهش ميشه فداتشم
نیلوفر
21 مرداد 93 9:47
مامان عرفان
21 مرداد 93 10:18
ايول دختر شجاع و نترس
مامان عرفان
21 مرداد 93 10:19
داداشتون هم باريكلا داره كه كاري كرده سجا جون از حموم نترسه
ابجی سجا
پاسخ
بلــــه ممنون داداشيم
نیلوفر-هلو
21 مرداد 93 10:31
میشه لطفا بگی درباره وبلگ من عکسش چیه؟
ابجی سجا
پاسخ
حتماعزيز
مامان مریم
21 مرداد 93 15:27
سلام بر آبجی مهربون خدا رو شکر ترس خواهر کوچولوت رفع شد
ابجی سجا
پاسخ
سلام خاله جون مرسي
مامان ويانا
22 مرداد 93 7:15
بر روی ما نگاه خدا خنده می زند، هر چند ره به ساحل لطفش نبرده ایم. زیرا چو زاهدان سیه کار خرقه پوش، پنهان ز دیدگان خدا می نخورده ایم پیشانی ار ز داغ گناهی سیه شود، بهتر ز داغ مهر نماز از سر ریا. نام خدا نبردن از آن به که زیر لب، بهر فریب خلق بگوئی خدا خدا. ما را چه غم که شیخ شبی در میان جمع، بر رویمان ببست به شادی در بهشت. اومی گشاید اوکه به لطف و صفای خویش، گوئی که خاک طینت ما را ز غم سرشت. توفان طعنه، خنده ی ما را ز لب نشست، کوهیم و در میانه ی دریا نشسته ایم. چون سینه جای گوهر یکتای راستیست، زین رو بموج حادثه تنها نشسته ایم. مائیم … ما که طعنه زاهد شنیده ایم، مائیم … ما که جامه تقوی دریده ایم؛ زیرا درون جامه بجز پیکر فریب، زین هادیان راه حقیقت، ندیده ایم! آن آتشی که در دل ما شعله می کشید، گر در میان دامن شیخ اوفتاده بود؛ دیگر بما که سوخته ایم از شرار عشق، نام گــــــناه کاره رسوا! نداده بود. بگذار تا به طعنه بگویند مردمان، در گوش هم حکایت عشق مدام! ما. هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق ثبت است در جریده عالم دوام ما فروغ
مامان آینده
22 مرداد 93 10:47
kaoda ro shokr. afarin be saja. mamnunam abji ke hamishe behem sar mizani.
ابجی سجا
پاسخ
خواهش ميشه خاله جوووون
مامان جون محمدامین
26 مرداد 93 18:44
آفرین به سجا جونم که دیگه از حموم نمی ترسه واسه همین یه بوس قلمبه واسه گل دختر
ایـلـیـا جون
28 مرداد 93 19:41
وای چقدر خوب که از حموم نمیترسی عزیزم البته دیگه نباید هم بترسی چون دیگه واسه خوت خانومی شدی تو عزیزم
raha
22 شهریور 93 1:56
قالب های کودکانه و کارتونی زیبا به همرا اسلاید شو برای نمایش عکس کوچولوی نازتون تو قسمت هدی قالب عکس یه نی نی ناز هسا . شما با جایگزین کردن لینک عکس نی نی خودتون تو کد قالب می تونین عکس دختر نازتونو نمایش بدین . اگه اینکارو بلد نیستین ما کمکتون میکنیم فقط کافیه عکس نی نی تونو برامون بفرستین و قالب مورد نظرتونو انتخاب کنین