بدون عنوان
من از عهد آدم تو را دوست دارم از آغاز عالم تو را دوست دارم چه شب ها من و آسمان تا دم صبح سرودیم نم نم ، تو را دوست دارم ...
نویسنده :
ابجی سجا
22:20
يه عالمه عكس
سلام عزیزم اومدم دوباره بایه عالمه ازعکسات ولی اول از دست ماماشروع مکینم اینم از دست مامان اینجاش هم تازه همین چندروز پیش عکس رو گرفتن اونجای هم که مشخص کردم میخای که گذاشتن تواستخون دست مامانم شنبه قراراه برن نشون بدن به دكتر ** بعدانوشتم:مامانم رفت دكترمتاسفانه دكترش نبودرفته بودمرخصي وبقيه دكتراي كه بودن گفتن اصلادستش نمیزنیم یه سری هم اشناداشتیم گفتن اگه بیشتربمونه عفونت میکنه عکسای سجاجون هم ادامه مطلب ...
نویسنده :
ابجی سجا
20:03
وقتي به سجا ميگم
وقتي به سجا ميگم یه ذره سرتوبگیربالا ایناهاش ازبالاگرفتنش وقتی میگم یه ذره پاین اینم ازپاین گرفتنش ...
نویسنده :
ابجی سجا
22:41
33ماهگی
سلام عزيزم 33 ماهه شدي 2سال و8ماهگیت رو تموم کردی وارد2سال9ماهگی شدی البته دیروز بود ولی وقت نکردم بیام معذرت عزيزم اینم عکست الان گرفتم خوابی عزيزم شرمند7روزگذشته از روزي كه9ماهه شدي ...
نویسنده :
ابجی سجا
16:25
سجايهو مريض شد
سلام عزيزم خونه مامان بزرگ بودیم برگشتیم خونه که حالت خیــــلی بد شد تا3..4روز تب شدیدداشتی واستفراغ به علت قط بودن نت مجبورشدم دیربزارم این پست رو عکس توادامه مطلب عكس سجاروگذاشتم امروز گرفتم ازش تاخاله هارو ازنگرانی دربیارم بغل داداشی اینجا هم خیلی بی حال بودی بعدش تبت پاین اومد یه ذره بهتر شدي الان دیگه کلا خوب شدی خداروشکر ایناهاش ال...
نویسنده :
ابجی سجا
12:27
بازم دريا
باز باران بارید خیس شد خاطره ها مرحبا بر دل ابری هوا هر کجا هستی باش آسمانت آبی و تمام دلت از غصه ی دنیا خالی . . .ِ دريابزرگ دریاکوچیک روز پنجشنبه عصر رفتیم دریا بزرگ خواستیم صدف بچینیم ولی دریا خیلی وحشتناک بودپیاده نشدیم بعد بابا گفت ان شاءالله جمعه صبح ميريم دريا كوچیک حالابریم سراغ عکسا سجا اماده هست که بریم دریا سجا تو فکر رفته ...
نویسنده :
ابجی سجا
15:47
بلاخره..
خداروشكر وبلاخره سجا ديگه از حموم نميترسه حالا ادامه مطلب ميگم چطور ورجك مااز حموم نميترسه عزيزم خداروشكر از حموم نميترسي اگه يادت ميادقبلا پست گذاشته بودم كه خيلي از حموم ميترسي اما از اون روزي كه برا اولين بار رفتي حموم بدون جيغ داد رو اصلا يادم نميره برگشته بوديم از درياومثل هميشه سجا خيس وخاكي بود ماهم ديرمون شده بودبرا اماده كردن افطاري ماماگفت به داداش ببرتت حموم رفتين شمادوتا منم ميگم به ماماصداسج...
نویسنده :
ابجی سجا
15:25
عيد سعيدفطر
سلام عزيزم عيدت مبارك عيدرو به همه تبريك ميكم طاعات وعبادات قبول معذرت از اينكه دير اومديم سجا روز اول عيد مثل هميشه بركشتني ازخونه مامان بزرك بايدبستني بخري روز دوم عيدهمه خونه خاله دعوت بوديم راحيل جونم مشغول باكوشي خاله فاطمه ماهرخ عزيز دلم بغل خاله حميده فدااات سجاخسته بركشته از خونه خاله ...
نویسنده :
ابجی سجا
18:48
عكسات4
سجاعاشق نماز خوندن البته بدون روسري سجاخانوم مشغول باگوشی عسکی عسکی(عکس ازخواسته خودت) به سوی بغل ابجی سارا سجاوخرس کوچولو اخرشم سجا وخواب شیرین ...
نویسنده :
ابجی سجا
20:13