سلام عزیزم اومدم دوباره بایه عالمه ازعکسات ولی اول از دست ماماشروع مکینم اینم از دست مامان اینجاش هم تازه همین چندروز پیش عکس رو گرفتن اونجای هم که مشخص کردم میخای که گذاشتن تواستخون دست مامانم شنبه قراراه برن نشون بدن به دكتر ** بعدانوشتم:مامانم رفت دكترمتاسفانه دكترش نبودرفته بودمرخصي وبقيه دكتراي كه بودن گفتن اصلادستش نمیزنیم یه سری هم اشناداشتیم گفتن اگه بیشتربمونه عفونت میکنه عکسای سجاجون هم ادامه مطلب ...
سلام عزيزم خونه مامان بزرگ بودیم برگشتیم خونه که حالت خیــــلی بد شد تا3..4روز تب شدیدداشتی واستفراغ به علت قط بودن نت مجبورشدم دیربزارم این پست رو عکس توادامه مطلب عكس سجاروگذاشتم امروز گرفتم ازش تاخاله هارو ازنگرانی دربیارم بغل داداشی اینجا هم خیلی بی حال بودی بعدش تبت پاین اومد یه ذره بهتر شدي الان دیگه کلا خوب شدی خداروشکر ایناهاش ال...
باز باران بارید خیس شد خاطره ها مرحبا بر دل ابری هوا هر کجا هستی باش آسمانت آبی و تمام دلت از غصه ی دنیا خالی . . .ِ دريابزرگ دریاکوچیک روز پنجشنبه عصر رفتیم دریا بزرگ خواستیم صدف بچینیم ولی دریا خیلی وحشتناک بودپیاده نشدیم بعد بابا گفت ان شاءالله جمعه صبح ميريم دريا كوچیک حالابریم سراغ عکسا سجا اماده هست که بریم دریا سجا تو فکر رفته ...